موهای مرا هروز
می بافی و می بندی
مامان! کچلم کردی
موهای مرا کندی
هی می بری ام حمام
می شوری و می سابی
با لیف و کف و کیسه
روی مخ و اعصابی
از بس به تنم کردی
هی دامن و پیراهن
چلانده شدم دیگر
تو بچه تری یا من؟
دختر که عروسک نیست
بازی بکنی با آن
این قدر زَلم زیمبو
از من نکن آویزان
هروز به این بازی
سر گرمی و مشغولی
بگذار خودم باشم
یک دختر معمولیَ